دستور دادن . در این سبک، والدین محدودیت های زیادی اعمال می کنند. آنها سعی می کنند نوجوانشان را کنترل کنند. آنها به فرزندان خود آزادی نمی دهند یا آزادی محدودی برایشان قائل می شوند.
تسلیم شدن. در این سبک،والدین آزادی زیادی به فرزندان خود می دهند، اما محدودیت های اندک و بی ثباتی برایشان وضع می کنند.
دادن حق انتخاب. در این سبک، والدین بین آزادی و محدویت ها توازن بر قرار می کنند آن ها احترام می گذارند و انتظار احترام نیز دارند.
فرزندپروری بی اعتنا
در این روش، پذیرش و روابط پایین، کنترل کم و بی تفاوتی کلی نسبت به استقلال دادن وجود دارد. این والدین اغلب از لحاظ هیجانی جدا و افسرده هستند و وقت و انرژی کمی برای فرزندان صرف می کنند. در حالی که این والدین نیازهای پایه ای فرزندان را برآورده می کنند اما عموماً از زندگی فرزندانشان گسسته هستند. در موارد افراطی حتی ممکن است فرزندان خود را طرد یا در رفع نیازهای آنها اهمال کند.
فرزندپروری آسان گیرانه
در این سبک، والدین مهرورز و پذیرا هستند ولی متوقع نیستند، کنترل کمی بر رفتار فرزندان خود اعمال می کنند و به آنها اجازه می دهند در هر سنی که باشند خودشان تصمیم گیری کنند، حتی وقتی که هنوز قادر به انجام آن نیستند. خانواده این والدین نسبتاً آشفته است. فعالیت خانواده، نامنظم و اعمال مقررات، اهمال کارانه است. والدین سهل انگار در عین آنکه به ظاهر نسبت به کودکان خود حساس هستند، اما توقع چندانی از آنها ندارند. این والدین بسیار بندرت به فرزندان خود اطلاعات صحیح یا توضیحات دقیق ارائه میدهند. آنها از روشهای احساس گناه و انحراف استفاده میکنند. این والدین همچنین در بیشتر موارد در مواجهه با بهانهجویی و شکایت کودک، سر تسلیم فرود میآورند. این والدین به ندرت به فرزندان انظباط می دهند با فرزندان ارتباط برقرار می کنند، و معمولاً بجای یک والد جایگاه یک دوست را دارند.
فرزندپروری مقتدرانه
این روش موفق ترین روش فرزندپروری است که پذیرش و روابط نزدیک، روش های کنترل سازگارانه و استقلال دادن مناسب را شامل می شود. والدین مقتدر، صمیمی و دلسوز و نسبت به نیازهای کودک حساس هستند. آنها قاطع هستند اما دخالت گر و محدود کننده نیستند. شیوه های انظباتی آنها بجای تنبیهی بودن حمایت کننده است. این والدین قوانین و رهنمودهایی پی ریزی می کنند که فرزندان آنها چنان بار می آیند که از آنها پیروی کنند و اغلب برای مطیع سازی از استدلال و منطق بهره میجویند و به منظور توافق با کودک با او گفتوگو میکنند. از رفتارهای نامطلوب نمیترسند و تاب مقاومت در برابر عصبانیت کودک را دارند و به تلاشهای کودک در جهت جلب حمایت و توجه پاسخ میدهند و از تقویتهای مثبت بیشتری استفاده میکنند. این والدین در بعد محبت نیز عملکرد خوبی دارند و در ابراز محبت و علاقه و مهربانی دریغ نمیورزند. آنها حقوق ویژه خود را به عنوان یک بزرگسال میشناسند و به علایق فردی و ویژگیهای خاص کودک خود نیز آگاهی دارند. در کل این والدین در عین گرم و صمیمی بودن با فرزند خود، کنترل کننده و مقتدر هستند. این شیوه به فرزندان کمک میکند تا با هنجارهای اجتماعی بهتر سازگار شوند
عوامل
زیادی در انتخاب داروی ضد افسردگی مناسب یک فرد دخیلاند که مهمترین
آنها تحملپذیر بودن دارو توسط بیمار است. خیلی از داروهای ضدافسردگی به
یک اندازه در درمان افسردگی موثرند و به همین دلیل بیشترین تاکید روی تجویز
داروهایی است که کمترین عوارض جانبی کوتاه مدت و بلند مدت را دارند.
خصوصا عوارض جانبی مانند حالت تهوع و افزایش وزن که هر دو میتوانند کیفیت زندگی فرد را کم کرده و باعث شوند فرد درمان را ادامه ندهد.
داروهای ضدافسردگی هرگز نباید خودسرانه مصرف شوند و همیشه باید با تجویز پزشک و در کنار رواندرمانی، حمایت خانواده و درمان عوارض موجود دیگر (مانند درد مزمن، اضطراب، اختلال دوقطبی و اختلالات شخصیتی) استفاده شوند.
خطرها و ملاحظات دارویی
گاهی
داروهای ضدافسردگی در ترکیب با دیگر داروها برای درمان انواع عوارض به
کار میروند. در برخی موارد، استفاده ترکیبی از داروهایی که هر دو اثر
سروتونرژیک دارند، میتواند موجب سندرم سروتونین شود. سندرم سروتونین به
تجمع سمی سروتونین گفته میشود که میتواند علائم فیزیکی و روانی خطرناکی
ایجاد نماید.
برای پیشگیری از چنین اتفاقی همیشه در مورد هر دارویی که مصرف میکنید با پزشک حرف بزنید، چه داروهای تجویزی و چه داروهای بدون نسخه و مکملهای غذایی یا داروهای گیاهی.
داروهای ضد افسردگی تنها با تجویز پزشک باید مصرف شوند و ممکن است هفتهها طول بکشد تا اثرات آن کاملا احساس شود. هرگز نباید مصرف این داروها را خودسرانه قطع کنید و یا کاهش و یا افزایش دهید. قطع ناگهانی مصرف این داروها، میتواند علائم ناتوان کنندهای ایجاد کند مانند تهوع و استفراغ، رعشه و آشفتگی، کابوس، سرگیجه، افسردگی و احساس شوکهای الکتریکی. اما با دستور پزشک و کاهش تدریجی دُز مصرف دارو میتوان از بروز این علائم پیشگیری کرد.
داروهای ضدافسردگی باید با احتیاط بسیار زیاد برای کودکان و نوجوانان و افراد جوان به کار برده شوند. سازمان غذا و داروی آمریکا در سال ۲۰۰۷ هشداری مبنی بر افزایش احتمال افکار خودکشی و ارتکاب آن در افراد جوانتر از ۲۴ سال در اثر مصرف هر نوع داروهای ضد افسردگی منتشر کرد.
داروهای ضد افسردگی تنها زمانی باید برای کودکان و نوجوانان تجویز شوند که کاملا ضرورت داشته و تمام جوانب و عوارض این نوع درمان و خطرات احتمالی آن توسط پزشک متخصص، کاملا سنجیده شوند.
درمان با داروهای ضد افسردگی چقدر طول میکشد؟
طبق
آمار و گزارشها، از هر ده نفر، پنج تا شش نفر بعد از سه ماه مصرف دارو،
بهبودهای چشمگیری دارند. افرادی که داروهای ضد افسردگی را مصرف میکنند
باید حداقل شش ماه این درمان را ادامه دهند تا احساس بهتر شدن کنند.
آنهایی که پیش از هشت ماه مصرف دارو را متوقف میکنند ممکن است متوجه شوند
علائمشان برگشته است.
آنهایی که علائم افسردگیشان مرتبا برمیگردد باید درمان را حداقل ۲۴ ماه ادامه دهند. اما مطالعهای نشان داده استفاده طولانیمدت از داروهای ضدافسردگی ممکن است در برخی از افراد، علائم را تشدید کند، زیرا منجر به تغییرات بیوشیمیایی در بدن میشود.
1."حمایت": ابراز علاقه و توجه خالص و واقعی به همسرتان.
2."تشویق": دلگرمی و امیدبخشی به همسرتان برای گام های موثری که برداشته است.
3."گوش فرا دادن": گوش دادن فعال بدون تفسیر یا نتیجه گیری شتابزده به آنچه همسرتان به شما می گوید.
4."پذیرش": پذیرفتن همسرتان با همه ی نواقص و نقاط قوتش همان گونه که هست.
5."اعتماد": باور و اطمینان داشتن نسبت به صداقت و شفافیت طرف مقابل و نشان دادن این احساس به او.
6."احترام": میزان منزلت و شانی که همسرتان در چشم شما دارد، برای خصایص و ویژگی های بیرونی و درونی او ارزش قایل شدن.
7."بحث، گفتگو و کنار آمدن با اختلافات": مذاکره و گفتگو بر سر موضوع اختلاف بدون تهدید و تنبیه برای رسیدن به یک توافق دوجانبه.